کتاب خوان

وبلاگی برای دوست داران کتاب

کتاب خوان

وبلاگی برای دوست داران کتاب

ابرها و اقسام آن


وقتی هوای گرم بالا می رود،خنک می شود.بخار آب موجود در هوا متراکم شده و قطرات کوچک آب را تشکیل می دهد.این قطرات آنقدر کوچک هستند که به زمین نمی افتند بلکه در هوا معلق می مانند.در ارتفاعات بالا قطرات آب بیشتر سرد شده و بلور های کوچک یخ تشکیل می دهند.یک ابر توده ای از قطرات کوچک آب و یا مجموعه ای از بلورهای کوچک یخ تشکیل شده است.

بعضی از ابرها شبیه به پنبه ی پفکی هستند.به این ابرها《کومولوس》می گویند.بعضی ابرها شبیه صفحه های نازکی هستند،به این ابرها《استراتوس》می گویند که به معنیِ ورقه های نازک است.ابر های《سیروس》در ارتفاعات بالاتر ایجاد می شوند.ابرهای رعد و برقی یا ابرهایی که بارندگی سنگینی ایجاد می کنند،خاکستری تیره به نظر می رسند.این ابرها انباشته از رطوبت هستند که باعث می شود قطرات باران به سمت زمین سرازیر شوند.ابرهای سفید رنگ سبک هستند و اسعه ی آفتاب می تواند از خلال ابرها عبور کرده و آنها را سفید جلوه دهد.ولی گاهی ابرهای غلیظ و سنگینی آسمان را می پوشانند و نور آفتاب نمی تواند به آسانی از آنها عبور کند به همین دلیل خاکستری دیده می شوند.

لازم به ذکر است که قطرِ قطرات تشکیل دهنده ی ابر،از یک هزارم میلی متر تا دوازده صدم میلی متر تغییر می کند.آب یا یخ موجود در ابر فقط قسمت کوچکی از فضایی را که به صورت ابر دیده می شود اِشغال می کند و چون قطرات آب و یخ نور را به خوبی منعکس می سازند توده ی ابر به صورت شیئی ماورایی به نظر می رسد.اولین طبقه بندی اساسی ابرها از《لوک هاوارد》هواشناس معروف انگلیسی است و طبقه بندی او اساسِ نامگذاریِ بعدی بوده است.

علاوه بر کومولوس،استراتوس و سیروس ابر های دیگری از جمله: کومولونیمبوس،آلتوکومولوس،نیمبواستراتوس،آلتو استراتوس،سیرواستراتوس،سیروکومولوس،استراتوکومولوس،پیروکومولوس،فراکتوکومولوس و فراکتواستراتوس هم‌ هستند که شکل های گوناگون دارند.ریشه ی همه ی این اسامی به زبان یونانی می رسد.

مشکلات برنج کاری

آیا می دانید تقریبا نصف جمعیت جهان منحصراً از برنج تغذیه می کنند؟

برنج در آسیا پایه ی تغذیه ی میلیون ها نفر است و در غرب هم مورد علاقه ی بسیاری از مردم است.

هزاران نوع مختلف برنج وجود دارد و بین انواع مختلف آن تفاوت های زیادی وجود دارد.یک نوع برنج وحشی در کناره های باتلاقی دریاچه های شمال شرقی کانادا و ایالات متحده ی آمریکا می روید.این برنج شباهت زیادی به برنجی که در سایر نقاط کشت می شود و عموم مردم از آن تغذیه می کنند ندارد.یک نوع برنج هم وجود دارد که در تپه ها و به طور کلی در مناطق مرتفع،مثل بقیه ی غلات کاشته می شود.هم هر کدام از این دو نوع برنج استثنا هستند چرا که برنج همیشه در جلگه ها و در زمین هایی که به آسانی می توان آنها را پر از آب کرد،کاشته می شود.

روش برنج کاری به این ترتیب است که ابتدا بذر برنج را در خاک مناسبی می پاشند.همینکه تخم ها شروع به روییدن کردند،نشاها را از خاک در آورده و در شالیزار هایی که با مانع هایی محصور شده است دوباره می کارند.وقتی کاشت دوباره ی برنج تمام شد،شالیزار را از آب لبریز می کنند.برنج علاقه ی زیادی به آب دارد و در تمام مدت رشد باید حدود ۱۰ سانتی متر آب روی آن قرار گیرد.

اما زمانی که موقع وجین کردن فرا می رسد آب مزرعه را قطع می کنند تا تقریبا خشک شود.آن وقت با دست علف های هرز را می کَنند. مجددا مزرعه را آب می دهند و زمین را خیس نگه می دارند.بالاخره زمانی که برگ ها شروع به زرد شدن کردند برای آخرین بار آب مزرعه را قطع و زمین را برای درو خشک می کنند.

در قرن ۱۵ در اروپا برای اولین بار برنج در ایتالیا کاشته شد و امروزه بیشتر در《کامارگ》،شهری در فرانسه،که شرایط اقلیمی کاملا مناسبی برای این کار دارد،کاشته می شود.

تاریخچه ی توپ و توپخانه


نباید تصور کرد که این سلاح آتشین فقط در سال های اخیر و به وسیله ی انسانِ قرن بیستم و بیست و یکم ساخته شده است.چرا که توپ نیز تاریخچه ای قدیمی دارد.

پس از آنکه در قرون وسطی باروت به وسیله ی چینی ها اختراع شد بلافاصله توپ نیز به دنبال آن ابداع گردید.نخستین توپ ها دارای لوله ی مفرغی بودند.ته این توپ بسته بود و از دهانه اش آن را پر می کردند و این توپ ها را《توپ دهن پر》می نامیدند.هنگام پر کردن توپ به اندازه ی کافی در آن باروت می ریختند سپس مقدار زیادی در آن پارچه فرو می بردند و رویش با سنبه فشار می آوردند.آنگاه در آن لوله گلوله ی کروی سنگی یا فلزی روی پارچه قرار می دادند.کافی بود که به وسیله ی باروت مشتعل کنند تا انفجار روی دهد و گلوله از دهانه ی توپ خارج گردد.

از قرن نوزدهم به بعد تحول زیادی در توپ حاصل شد و برای اینکه هر بار مجبور به پر کردن لوله ی توپ و گذاشتن گلوله روی آن نباشند،فشنگ توپ ساختند که تشکیل می شد از پوکه،که از پیش در آن باروت ریخته و رویش گلوله نیز گذاشته بودند.در موقع شلیک آن را از ته لوله ی توپ وارد می کردند و درچه ی عقبی را محکم می بستند و باروت را به وسیله چاشنی مشتعل می ساختند تا نیروی حاصل از انفجار، گلوله را به جلو پرتاپ کند و اکنون نیز توپ را تقریبا به همین شیوه پر می کنند.

توپ ها انواع مختلف و اسامی متفاوت دارند از قبیل:توپ صحرایی که به قطر لوله ی ۷۵ میلی متر تا ۱۵۵ میلی متر می باشد.همچنین توپ ضد هوایی و توپ ضد تانک و توپ دریایی و...که هرکدام را در موارد خاص به کار می برند.

امروزه با وجود نیروی هوایی مجهز که اغلب کشور ها دارند و به وسیله ی آن مستقیما بمب ها را روی شهرهای دشمن می ریزند،توپ و توپخانه باز هم اهمیت خود را از دست نداده است و هم اکنون تانک های توپدار در صف مقدم جبهه نقش مهمی در سرنوشت جنگ دارند.

چرا عطسه می کنیم؟


هرچند که عطسه کردن یک کار فیزیکی محسوب می شود ولی عقاید و روایات مختلفی درباره عطسه کردن وجود دارد که در زمان های مختلف علت های گوناگون آن را به دلیل های متفاوتی نسبت داده اند.
در واقع عطسه عبارت است از عمل خارج کردن هوا از راه دهان و بینی.
عملی است واکنشی و بدون آنکه کنترلی روی آن داشته باشیم روی می دهد.عطسه وقتی اتفاق می افتد که انتهای اعصاب غشای مخاطی بینی تحریک شود.همچنین وقتی اعصاب بینایی ما به واسطه ی نور روشنی تحریک می گردد بازهم ممکن است عطسه روی دهد.
تحریکی که باعث عطسه می شود ممکن است به علت تورم غشای مخاطی بینی باشد مثلا موقعی که سرما می خوریم ممکن است عطسه های پیاپی اتفاق بیفتد و نیز عطسه به علت ورود اجسام خارجی خاص به بینی ممکن است ایجاد شود.به طور کلی عطسه کردن کاری است که برن برای خارج کردن هوا جهت خلاص شدن از تحریکات انجام می دهد.
از زمان های قدیم مردم در مورد وقوع عطسه دچار شگفتی بودند و در سرتاسر جهان آن را به فال نیک می گرفتند.
یونانی ها،رومی ها و مصری ها عطسه را نوعی آگاهی از وقوع خطر می دانستند و راهی برای پیشگویی به حساب می آوردند.
مردم اولیه اعتقاد داشتند که عطسه علامت نزدیکی مرگ است و وقتی کسی عطسه می کرد می گفتند خدا به دادت برسد!
در قرن ۶ پاپ《گرگوری》کبیر در ایتالیا دستور داد که بعد از هر عطسه دعا خوانده شود و به کسی که عطسه می کند《عافیت باشد》بگویند.
چرا برخی از افراد به صورت متوالی عطسه می کنند؟
پزشکان می گویند افرادی که پشت سر هم عطسه می کنند مبتلا به نوعی آلرژی هستند و در همه ی فصول به همین شکل عطسه می کنند.
هوا در هنگام عطسه با سرعت ۱۵۰ کیلومتر از بدن خارج می شود.

با سرخ پوستان آشنا شویم!


وقتی کلمه ی سرخ پوست را می شنویم افرادی را به خاطر می آوریم که دائما در حال تاخت و تاز هستند و با کوچکترین بهانه ای جنگ و خونریزی راه می اندازند و 

مثل آب خوردن آدم می کشند!

اما حقیقت چیز دیگری است‌.

سرخ پوستان،پوستی به رنگ مس،گونه هایی برجسته،موهایی سیاه،چشمانی ریز و دهانی گشاد دارند.

ملتی ساده و بی آزارند که در دامان طبیعت زیبای آمریکا قدیم زندگی می کرده اند.

وقتی کریستف کلمب برای اولین بار چشمش به جزیره ی سرخ پوست ها افتاد و با بومیان آنجا رو به رو شد به پادشاه و ملکه ی اسپانیا این گونه نوشت:

《این مردم به قدری ملایم و مهربان و سالم هستند که من می توانم به شما اطمینان دهم که در دنیا ملتی بهتر از آنها پیدا نمی شود.ما را همانند اقوام خود دوست دارند.

گفتارشان ملایم و مهر آمیز و همراه با لبخند است.

اگرچه تقریبا لخت راه می روند ولی رفتارشان شایسته و برازنده است》.

سرخپوستانی که در آن زمان زندگی می کردند،کشاورز،شکارچی و یا ماهیگیر بودند.

در جلگه های مرکزی،ذرت،توتون،لوبیا،کدو،سیب زمینی و پنبه کشت می کردند.

سرخپوستان به وسیع ترین چراگاه های جهان قدیم بین رودخانه های 《می سی سی پی》و کوه های 《روشوز》دسترسی داشتند که چراگاه گاوهای وحشی بود.

سرخپوستان این گاو های وحشی را به راحتی شکار می کردند و غذا و لباس و چادر و بقیه ی ابزار خود را از گوشت و پوست و استخوان آنها فراهم می کردند.

نسل سرخپوستان به دلیل برتری جویی های مهاجران سفید پوست به تدریج تقریبا از بین رفت،به طوری که قبل از باز شدن پای اروپاییان به ایالات متحده تعداد سرخپوستان را در حدود ۱/۵ میلیون نفر تخمین می زنند 

در صورتی که این رقم بعد از مهاجرت اروپاییان به آمریکا به نیم میلیون نفر رسیده است.